بوستانهای پردرخت سیرجان؛
ظرفیتهای مغفول برای زندگی شهری
سیرجان بهعنوان یکی از شهرهای مهم استان کرمان، نهتنها جایگاه اقتصادی و صنعتی ویژهای دارد بلکه از نظر شرایط اقلیمی و محیطی نیز ویژگیهایی دارد که آن را از بسیاری شهرهای همتراز متمایز میکند. یکی از این ویژگیها، وجود بوستانها و فضاهای سبز پردرخت در بافت شهری و پیرامونی است. در نگاه اول، این بوستانها میتوانند همان نقشی را ایفا کنند که در کلانشهرهایی همچون شیراز، اصفهان، یا حتا شهرهای متوسطی مانند یزد و کرمان پارکهای بزرگ و منسجم برعهده دارند؛ یعنی محلی برای تنفس شهری، تقویت همبستگی اجتماعی، ارتقای سلامت روانی و جسمی شهروندان، و در نهایت بهبود کیفیت زیست شهری.
با این حال، واقعیت امروز سیرجان چیز دیگری را نشان میدهد: این بوستانهای پردرخت اغلب بدون برنامهریزی منسجم رها شدهاند، امکانات کافی برای جذب شهروندان ندارند و به جای اینکه قلب تپنده حیات اجتماعی شهر باشند، بیشتر شبیه فضاهای فراموششده در اختیار معتادان متجاهر و کودکان تخریبچی اتباع قرار گرفتهاند. همین نکته، مقایسهای آموزنده میان سیرجان و دیگر شهرهای همتراز را ممکن میسازد.
اهمیت بوستانها در حیات شهری
پارکها و بوستانهای شهری در دهههای اخیر بهعنوان رکن اساسی توسعه پایدار شهری شناخته میشوند. سازمان جهانی بهداشت توصیه میکند سرانه فضای سبز شهری برای هر نفر دستکم ۹ مترمربع باشد، در حالی که شهرهای پیشرفتهای همچون وین یا بارسلونا تا بیش از ۲۰ مترمربع سرانه را فراهم کردهاند.
در ایران نیز شهرهایی چون شیراز با پارکهای بزرگی مثل «آبشار»، «نمازی»، و «جنگلهای عباسآباد» یا اصفهان با «باغهای ساحلی زایندهرود» و پارک کوهستانی صفه، موفق شدهاند بوستانها را به فضایی زنده برای شهروندان بدل کنند. این پارکها تنها درخت و سبزه نیستند، بلکه مجموعهای از امکانات فرهنگی، ورزشی، آموزشی و تفریحیاند که نسلهای مختلف مردم را گرد هم میآورند.
در مقابل، در سیرجان با وجود دارا بودن جنگلهای کاج و درختان کهنسال در محدوده شهری، این فرصت طلایی تاکنون بهدرستی درک و استفاده نشده است.
بوستانهای پردرخت سیرجان؛ ظرفیتهای بالفعل اما بلااستفاده
اگر به نقشه و بافت شهری سیرجان نگاه کنیم، متوجه میشویم که در این شهر برخلاف بسیاری از شهرهای کویری همتراز، بوستانهای پردرخت وجود دارد. این خود مزیتی بسیار بزرگ است. شهرهایی چون یزد یا کاشان برای ایجاد فضاهای سبز مجبورند هزینههای هنگفتی برای آبیاری، کاشت و نگهداری متحمل شوند، اما سیرجان از پیش درختان و جنگلهایی دارد که در دل شهر تنیده شدهاند.
اما مشکل اصلی، نبود رویکرد مدیریتی و برنامهریزی هدفمند است. بسیاری از این بوستانها فاقد:
*زیرساختهای پایه مانند سرویسهای بهداشتی، مسیرهای استاندارد پیادهروی و دوچرخهسواری،
*امکانات تفریحی برای کودکان و سالمندان،
*نورپردازی و امنیت شبانه،
*برنامههای فرهنگی-هنری منظم برای جذب شهروندان.
در نتیجه، به جای آنکه خانوادهها و جوانان این بوستانها را بهعنوان پاتوق دائمی انتخاب کنند، اغلب آنها را نادیده میگیرند یا تنها به استفاده گذرا و مقطعی بسنده میکنند.
مقایسه با شهرهای همتراز
برای فهم بهتر وضعیت، مقایسه با چند شهر مشابه مفید است:
*یزد: با وجود محدودیتهای شدید اقلیمی، پارکهای بزرگی مانند پارک کوهستان یا پارک بزرگ شهر، طراحیشده و منظوم هستند. آنها از المانهای بومی مثل قنات و معماری خشتی بهره گرفتهاند تا فضای سبز را با هویت شهری پیوند دهند.
*سبزوار یا نیشابور: این شهرها با توسعه بوستانهای خطی و پارکهای شهری توانستهاند محیطی پرنشاط برای شهروندان فراهم آورند، حتی اگر منابع طبیعی اولیه مانند سیرجان در اختیار نداشتهاند.
در مقایسه، سیرجان با وجود برخورداری از درختان و فضاهای طبیعی، هنوز به مرحلهای نرسیده است که بوستانهایش نقشی محوری در زندگی اجتماعی و فرهنگی ایفا کنند.
پیامدهای بیتوجهی به بوستانها
بیتوجهی به ظرفیت بوستانهای پردرخت سیرجان تنها یک مساله زیباییشناختی یا تفریحی نیست؛ پیامدهای اجتماعی و فرهنگی جدی نیز دارد:
*کاهش کیفیت زندگی شهری: نبود فضاهای سبز کارآمد موجب میشود شهروندان برای تفریح و آرامش مجبور به خروج از شهر شوند.
*افزایش مشکلات سلامت: نبود محیط مناسب برای پیادهروی، ورزش سبک و فعالیتهای خانوادگی به افزایش چاقی، فشار خون و استرس منجر میشود.
*تضعیف سرمایه اجتماعی: پارکها معمولاً محل تعامل و گفتوگو میان گروههای مختلفاند. وقتی چنین فضایی در شهر تضعیف شود، روابط اجتماعی نیز محدود میگردد.
*هدررفت فرصتهای اقتصادی: پارکهای بزرگ میتوانند محل برگزاری رویدادهای فرهنگی-هنری و حتی جذب گردشگر داخلی باشند؛ فرصتی که فعلاً در سیرجان مغفول مانده است.
چشمانداز مطلوب برای سیرجان
با توجه به ظرفیتهای موجود، میتوان چند راهکار کلیدی برای ارتقای وضعیت بوستانهای سیرجان ارائه داد:
*طراحی یک «پارک مادر» شهری: سیرجان میتواند یک یا چند بوستان پردرخت را به پارکی بزرگ و جامع با الگوگیری از شهرهای موفق تبدیل کند. مقلن اگر قرار نیست شربازی شهربازی بماند، وسایل فرتوت ۀن جمع اوری شود و تبدیل به یک پارک بزرگ خانوادگی گردد که در آن پل روی دریاچه، بازارچه صنایع دستی (استفاده از ظرفیت تونل شهربازی) و وسایل رایگان بازی کودکان و چایخانه تعبیه شود.
*ایجاد زیرساختهای کامل: مسیرهای دوچرخه، زمینهای ورزشی، آمفیتئاتر روباز، کافیشاپها و کتابخانههای کوچک میتوانند پویایی فضاهای مردهای مثل پارک خیابان وحید را افزایش دهند.
*برگزاری رویدادهای فرهنگی- هنری: جشنوارههای موسیقی محلی، بازارچههای صنایع دستی، و برنامههای ورزشی میتوانند پارکها را به قلب تپنده شهر بدل کنند.
سیرجان با داشتن بوستانهای پردرخت و باغات درونشهری، نعمتی دارد که بسیاری از شهرهای همتراز از آن محروماند. اما این نعمت هنوز به فرصت بدل نشده و بیشتر به شکل ظرفیتی خام باقی مانده است.
اگر شهرداری سیرجان و دیگر مدیران شهری و خود شهروندان، این بوستانها را جدی بگیرند و به آنها روح زندگی اجتماعی، فرهنگی و ورزشی بدهند، سیرجان میتواند نهتنها در عرصه اقتصادی بلکه در کیفیت زیست شهری نیز سرآمد شهرهای همتراز شود. بیتوجهی به این موضوع، چیزی جز هدررفت منابع طبیعی و کاهش سرزندگی شهری به همراه نخواهد داشت.