به دنبال نشر مطلبی در صفحه اینستاگرام سخن تازه، تحت عنوان «افزایش 100درصدی ویزیت پزشکان» تعدادی از پزشکان در تماس با سخن تازه گلایه هایی را مطرح و خواستار شنیده شدن سخن پزشکان شدند. یکی از این پزشکان، که در جامعه سیرجان منشا خدمات بسیاری بوده و در نزد مردم بسیار خوشنام است اما نخواست نامش ذکر شود، اظهار داشت:
«اولاًً افزایش تعرفه 40درصد بوده نه صددرصد. و همین همشهری معترض و بسیاری دیگر به راحتی افزایش چند برابری خدمات و کالاها را به راحتی و بدون اعتراض (حداکثر با کمی غرولند) می‌پردازند.
برای نمونه -ضمن احترام به همه زحمت کشان و شاغلین شریف صنوف- آیا نرخ خدمات آرایشگری، تعمیر خودرو، تعویض روغن، صافکاری و نقاشی و هر نوع کالا و خدماتی که به طور متعارف استفاده می‌کنید و طبعا ما هم استفاده می کنیم؛ و میران افزایش پارسال تا امسال آن را در نظر گرفته‌‌اید؟
در حالی که برای تصدی هرکدام از آن‌ها میران تحصیلات و تخصصی به مراتب کمتر نیاز است و حساسیت و اهمیت سلامتی انسان که با جان آدمی سروکار دارد نیز قابل قیاس نیست.»
 بسياري فکر مي‌کنند که يک پزشکي خيلي راحت به ثروت و رفاه مي‌رسد، اما غافل از اينکه يک فارغ‌التحصیل پزشکی براي رسيدن به تاسيس مطب بايد هفت خان رستم را طي نمايد و در اين راه از هر شغل ديگري بيشتر سختي و تبعيض مي‌کشد. یک پزشک فارغ التحصيل که بايد 7 سال دوره عمومي را بگذراند، چند سال مشمول گذراندن «طرح» مي‌شود، چهار سال دوره تخصص را مي‌گذراند و چهار سال دور فوق تخصص، حداقل عمر او بيش از 40 سال است تا بتواند وارد بازار کار شود. پس عملا او عمرش را گذرانده و بايد براي بچه‌هايش کار کند و يک عمر تلاش در اين راه به بيگاري ختم مي‌شود.
در مورد نرخ تعرفه نیز گذشته از این که واقعیت این است که براساس عرف و منطق حاکم بر فعالیت اصناف، هر صنفی برای تعیین نرخ خدماتی که ارائه می‌کند، ابتدا شور و مشورتی صنفی انجام می‌دهد و بعد براساس شرایط اعضای صنف و شرایط اجتماع، هزینه خدمات ارائه‌دهنده را تعیین می‌کند.
در مورد نرخ و تعرفه خدمات جامعه پزشکی متاسفانه از دوره ریاست‌جمهوری آقای احمدی‌نژاد بدعتی رخ داد و اجازه و اختیار تعیین و حتی پیشنهاد نرخ تعرفه‌های پزشکی را از سازمان نظام‌پزشکی کشور- که قانوناً نماینده پزشکان و پیراپزشکان است- گرفتند و به شورای عالی بیمه دادند.
شورای عالی بیمه به‌جز یک یا دو عضو، اکثریت اعضا آن مربوط به گروهی است که از جامعه پزشکی خرید خدمت می‌کنند. و چون خود خریدار خدمت هستند در یک روش غیرعقلانی خود نیز تعیین‌کننده نرخ هستند، تعرفه‌های پزشکی را به شکلی تعیین می‌کنند که جامعه پزشکی و مراکز درمانی خصوصی متضرر بوده‌اند و مراکز درمانی دولتی نیز ناچار به محدود کردن خدمات شدند و به این دلیل که بحث خودگردانی بیمارستان‌ها نیز مطرح است؛ بیمارستان‌ها حتی مجبور به اعلام ورشکسته‌گی کنند. بسیاری از پزشکان و اعضای جامعه پزشکی به همین دلایل به دنبال مهاجرت رفتند.
با این بدعت، بسیاری از پزشکان طبابت را رها کردند، بسیاری از متخصصان کار تخصصی خود را رها کرده‌ و به کارهای زیبایی روی آورده‌اند- متخصص قلبی که مطب خود را کلینیک زیبایی کرده یا متخصص بیهوشی که کاشت مو انجام می‌دهد و این باعث می‌شود که عملا جامعه از خدمات درمانی واقعی محروم می‌شود.
تصور کنید با ادامه این وضعیت مهاجرت پزشکان متخصص، دیری نخواهد گذشت که برای درمان یک بیماری معمولی، نزدیک‌ترین جایی که پزشک حاذق در دسترس است (غیر از آن‌هایی که به اروپا و کانادا و آمریکا رفته، از دسترس خارج شده اند) عمان است و به جای خیابان شریعتی و کوچه ادیب پور و خیابان قدس و حداکثر یزد و شیراز؛ باید بلیت پرواز و هتل و اقامت و خورد و خوراک و... با ارز خارجی را هزینه نماییم تا با ویزیت دلاری، معاینه و درمان شویم. آن گاه شاید قدر خدمات تقریبا رایگان (در قیاس با تعرفه دلاری کشورهای دیگر) پزشکان کشورمان را بدانیم.